از دفعه قبل ک با رفیق بحثمون شد هرروز بدلایل مختلف ۲_۳ ساعتی دیر میومد خونه،یا میگفت برای دوستم دنبال خونه میگردیم یا می‌گفت کار طول کشید،یا میگفت همکارم رفتن مرخصی باید میموندم...

روزهای اول غصه میخوردم ،همینکه رفیق پیام میداد یا زنگ میزد میگفت دیر میاد گریه ام میگرفت ،ک یعنی انقدر فضای خونه سنگینه براش ک حاضره ۲_۳ساعت بیشتر بمونه اداره و نیاد خونه ،وقتی ام میومد خونه انقدر خسته بود ک چشماش ب زور باز میموند و جایی برای حرفی سخنی نمیموند...

دیشب هم مث شبای قبل دیر اومد،وقتی ام اومد گفت باید بره کمک دوستش برای اسباب کشی،منم فقط گفتم باشه...

سر شام با یه حالت ناراحتی ازم پرسید ک اذیت نیستی دیر میام؟

میخوای بمونی خونه تنها من برم و بیام!

گفتم ک اذیتم ،پرسیدچرا هیچی نمیگی...گفتم خب چی بگم...توی دلم گفتم:تو چ میدونی من چی میکشم اخه...😭