اینم از امروز...
صبح بیدار شدم یکم مرور کردم تا ظهر و ناهار خوردم اماده شدم رفتم ک بترکونم😊
ب موقع رسیدم محل ازمون و وارد شدم و یه ساعتی منتظر موندم تا ازمون شروع بشه،
راستش این اواخر توی تست سال های اخیر متوجه شدم منابع فرق کرده و مدل سوال ها هم همینطور
ولی متاسفانه 3 روز تا کنکور وقت داشتم فقط
از اونجایی ک پارسال خیلی سخت بود یه امیدی ب خودم دادم ک شاید امسال خیلی سخت نگیرن،
ولی اینطور نبود و سوالات مثل پارسال بود!
انقد عجیب ک تا کارت ورود ب جلسه هارو جمع کردن قسمت زبان خالی شد!
میتونم بگم از بین 300_400 نفری ک من میدیدم حدود 250 نفر پاشدن رفتن...
این هم خوشحالم کرد ک بقیه هم مث من بودن، هم ناراحت ک چرا اصلا باید اینجوری باشه!
بعد آزمون حال زود رفتن خونه رو نداشتم، یکم پیاده روی کردم و با رفیق حرف زدم بعد ماشین گرفتم برای خونه مامانم اینا.
وقتی رسیدم خونه و ب خواهرم گفتم ک گند زدم، گفت ای بابا غصه نخور تهش مرگه دیگه!
حالا ن ب این صراحت 😅ولی منظورش همین بود...
یه بنده خدایی از آشناها ک سمت مهم دولتی داشت و درامدی حدود 40_50 تومن زندگی خوب و دختربچه خوشگلی،
هفته پیش همه جاه و جلال و گذاشت و با زن و بچه اش رفتن ب دیار باقی!!!!
خبر جدا غم انگیز بود، من نرفتم اما هرکسی از مراسمش برگشته بود از شلوغی و عزت مراسمش گفت... مث اینکه خودش هم ادم فوقالعاده خوبی بوده، خدا رحمتش کنه🖤
خلاصه خواهرم گفت فلانی و دیدی،
میخوای تهش ب چی برسی، بیخیال سخت نگیر....
یکم برا اون بنده خدا گریه کردیم و سردردم بیشتر شد!
بعد فک کردم ک درسته ادم نباید برای چیزی دست و پای الکی بزنه ک اون چیز فقط ماله دنیاست، ولی برای و موفقیت تحصیلی و شغلی و رسیدن ب ارزوهای حداقلی باید تلاش کرد،زحمت کشید، حرص خورد.
راستش انقد فشار این ازمون زیاد بود ک میتونم بگم پتانسیل اینو دارم قید ارشد و بزنم!
دلم میخواد یه شغل خوب پیدا کنم
معیار شغل خوب هم از نظر من :موقعیت اجتماعی خوب، درآمد متناسب و بیمه و نزدیکی ب محل زندگیمه!
حالا حتما برای همچین چیزی باید ادامه تحصیل بدم؟!
قطعا نه🙄
پس برم بگردم شغل مناسبمو پیدا کنم😁